نوعی نشستن که برای انسان مضر است+عکس

به گزارش "بوشهرنیوز" شاید تعجب کنید که انداختن پا روی پا به صورت ضربدری چه ربطی به فشار خون دارد!

هنگام نشستن، یکی از شیوه‌های ظاهرا شیک و زیبا، انداختن پاها روی هم به صورت ضربدری است. خیلی‌ها هم در این حالت احساس راحتی می‌کنند و هر چند دقیقه پایی را که رو قرار می‌گیرد، عوض می‌کنند.

از نقطه نظر روانی البته، برخی با حالتی تقریبا جمع شده، وقتی در موضع تدافعی قرار می‌گیرند، این کار را به صورت غیر ارادی انجام می‌دهند. اما جالب است بدانید که این شیوه نشستن، اصلا شیوه خوبی نیست و آثار زیان‌‌آوری روی سلامتی دارد.

۱- بروز درد کمر و گردن


در هنگام نشستن، در یک حالت ایده‌آل، صورت ما به طور مستقیم به جلو نگاه می‌کند و وزنمان را به صورت مساوی، روی دو پامان که روزی زمین قرار دارد. متاسفانه، این حالت به ندرت اتفاق می افتد، بسیاری از ما اکثرا، وزن خود را به صورت نامساوی تقسیم می‌کنیم و بیشتر وزن را متوجه یک سو می‌کنیم.

از نظر پزشکی، گذاشتن پاها بر روی هم، می‌تواند باعث درد کمر و گردن شود. این حالت از نشستن، گشتاور نیرویی بر لگن وارد می‌شود که می‌تواند باعث چرخش استخوان‌های لگن شود. ار آنجا که لگن، یکی از ستون‌های اصلی و حمایتی ستون فقرات است، این حالت فشاری غیر ضروری بر روی گردن و پشت شما می وارد می‌کند و حتی می تواند شما را مستعد دیسک بین مهره‌ای کمر کند. پس باید طوری بنشنینید که باسن به درستی روی محل نشستن قرار بگیرد.

پیشنهاد می‌کنیم در حالتی بنشینید که زانویتان در حالت ۹۰ درجه باشد و لگن شما به صورت متعادل روی سطحی که بر روی آن نشسته‌اید، گذاشته شود.

۲- احتمال ابتلا به واریس وریدهای پا


هیچ کس دوست ندارد رگ های واریسی یا عنکبوتی در پاهایش ظاهر شود. اما مطابق یکی از گزارشات پزشکی، ۵۵ درصد از زنان و ۴۵ درصد از مردان در آمریکا، با این مشکل دست و پنجه نرم می کنند. به نظر می‌رسد واریس وریدهای پا، علاوه بر دلایلی مثل مسائل ژنتیکی، یا ایستادن و نشتن طولانی‌مدت، با شیوه نشستن هم ارتباط داشته باشد.

هومن مدیون -متخصص قلب و عروق-  در این مورد می‌گوید: بین این دو رابطه غیر مستقیم وجود دارد. انداختن پا بر روی پای دیگر، فشار را در رگ های شما، که مسئولیت برگشت دادن  خون به قلب را دارند، بالا می برد. فشار پایی که بر روی پای دیگر است، مانع جریان خونرسانی عادی پا زیرین می‌شود که می تواند به تضعیف یا آسیب به رگ‌های پا منجر شود. در این صورت، خون در درون رگ لخته و یا جمع می‌شود.

۳- افزایش فشار خون


شاید تعجب کنید که انداختن پا روی پا چه ربطی به فشار خون دارد! اما باید بدانید که در این حالت، افزایش مقاومت در برابر جریان خونرسانی بیشتر می‌شود. از آنجا که فشار خون عبارت است از میزان جریان خون ضرب در مقاومت شریانی، پس افزایش جزء مقاومت عروقی، می‌تواند منجر به بالا رفتن فشار خون شود!

۴- آسیب به اعصاب پا


انداختن پا روی پا، فقط بر عروق پا فشار نمی‌آورد، بلکه می‌تواند فشار را بر یکی از عصب‌های بزرگ پا، موسوم به عصب پرونئال زیاد کند. این عصب از زیر زانو  و در امتداد قسمت خارجی ساق با عبور می‌کند.

فشار بر این عصب می‌تواند مجر به بی‌حسی و فلج موقت ماهیچه‌ها ساق و کف پا شود. فشار مداوم بر این عصب می‌تواند منجر به آسب ماندگار در این عصب شود. گرچه عوض کردن پا، هر ۲ تا ۴ دقیقه می‌تواند از میزان این آسیب بکاهد، اما توصیه بهتر این است که اصلا پا را روی پا نیندازید.
 
منبع: یک پزشک

دلایل ریزش مو

ریزش مو ناشی از کم‌کاری تیروئید علائم خاص خود را دارد. معمولا منتشر است، یعنی کل موهای سر و حتی ناحیه ابرو نیز دچار ریزش می‌شود. موها بسیار شکننده، نازک و ظریف هستند. این نوع از ریزش مو زیاد قابل‌برگشت نیست. بنابراین خیلی مهم است که بیماری سریع تشخیص داده شود و درمان شروع شود.

به گزارش "بوشهرنیوز" ریزش مو همیشه پدیده ناخوشایندی است و کمتر کسی است که به آن بی‌توجه باشد. معمولا افراد در اوایل ریزش حتما به پزشک مراجعه می‌کنند تا علت آن را بیابند و از پیشرفت آن جلوگیری کنند.

ریزش مو علل زیادی دارد که همه آنها باید بررسی شود. به همین دلیل بیماران حتما باید تاریخچه درستی از سابقه بیماری خود بدهند و آزمایش‌هایی انجام شود تا درمانی متناسب با آن صورت بگیرد. ریزش مو ممکن است درمان‌پذیر باشد؛ ولی گاهی بیماری‌هایی باعث ریزش مو می‌شوند که شاید نتوان درمان خاصی برای بیماران تجویز کرد.

مو، بخشی از بدن و دارای رشد سیکلیک است؛ یعنی در یک دوره زمانی رشد می‌کند، سپس در فاز استراحت قرار می‌گیرد و بعد دچار ریزش می‌شود. به همین ترتیب دوباره سیکل جدید شروع می‌شود. رشد مو مادام‌العمر است، ولی شیوه چرخه رشد در نواحی مختلف بدن متفاوت است. مثلا در ناحیه سر هر سه تا پنج ماه یک بار مو دچار ریزش می‌شود. در ناحیه تنه هر سه تا چهار ماه یک بار، در ناحیه ابروها دو تا سه ماه و در ناحیه مژه‌ها هر یک تا دو ماه. در حالت طبیعی، 10 تا 15 درصد از موها در حال استراحت هستند و 85 تا 90 درصد از موها در فاز رشد. بر اساس همین استدلال، ریزش تار مو به تعداد صد تا 150 عدد در روز طبیعی محسوب می‌‎شود.

عوامل مختلفی چرخه طبیعی رشد مو را به هم می‌زنند که به دو دسته کلی تقسیم می‌شوند.

مواردی که باعث از بین رفتن دائم فولیکول مو می‌شوند؛ این عوامل عمدتا بیماری‌های التهابی و ضربه‌ها هستند که برای درمان فقط باید از روند بیماری جلوگیری شود تا بیشتر آن موها از بین نروند؛ چون اگر مو این‌چنین از بین برود دیگر قابل‌برگشت نخواهد بود. از مهم‌ترین بیماری‌هایی که باعث ریزش موی دائم می‌شود، می‌توان به بیماری لوپوس، لیکن پلان، عفونت‌های قارچی، بیماری‌های لنفوسیتی و... اشاره کرد. علت هم این است که بیماری به فولیکول حمله و آن را نابود می‌کند. فولیکول از بین می‌رود و دیگر ساخته نمی‌شود. برای درمان ابتدا باید بیماری متوقف شود سپس ناحیه جوشگاه به کمک پیوند مو درمان شود.

دسته دوم علل ریزش مو قابل‌برگشت هستند و اگر عامل زمینه‌ای برطرف شود، مو مجددا به حالت اولیه خود بازخواهد گشت. شایع‌ترین علل ریزش موی قابل برگشت، ریزش از نوع تلوژنی است. به فولیکول‌های در حال استراحت تلوژن گفته می‌شود. همان‌طور که گفته شد همیشه 10 تا 15 درصد از موها در حالت استراحت‌اند، اما عواملی باعث می‌شوند موهای بیشتری وارد فاز استراحت شوند. وقتی این مقدار زیاد می‌شود به جای صد تا 150 عدد مویی که در روز ریخته می‌شد 200 تا 300 تار مو یا حتی بیشتر دچار ریزش می‌شود که همین باعث کم‌پشتی‌ مو می‌شود. مشخصه ریزش موی تلوژنی شروع ناگهانی آن است. انتهای موهای تلوژنی نازک‌تر و ضعیف‌تر است. عواملی که باعث ریزش موی ناگهانی و غیرعادی می‌شوند متعددند و عبارتند از:

اختلال‌های هورمونی


بعضی از خانم‌ها به بیماری سندرم تخمدان پلی‌کیستیک مبتلا هستند. این بیماری گاهی باعث ریزش مو می‌شود. گاهی هم از غده هیپوفیز و غده فوق‌کلیه هورمون‌هایی ترشح می‌شود که اثری شبیه هورمون مردانه دارند و باعث ریزش مو در خانم‌ها می‌شوند. اگر این بیماری‌ها تشخیص داده شوند می‌توان با کمک دارو سطح هورمون‌ها را در خون پایین آورد و به این ترتیب ریزش مو را نیز درمان کرد.

کم‌کاری تیروئید


یکی از علل شایع ریزش مو است. ریزش مو ناشی از کم‌کاری تیروئید علائم خاص خود را دارد. معمولا منتشر است، یعنی کل موهای سر و حتی ناحیه ابرو نیز دچار ریزش می‌شود. موها بسیار شکننده، نازک و ظریف هستند. این نوع از ریزش مو زیاد قابل‌برگشت نیست. بنابراین خیلی مهم است که بیماری سریع تشخیص داده شود و درمان شروع شود.

زایمان


سه تا شش ماه بعد از زایمان به صورت طبیعی ریزش مو دیده می‌شود که ناگهانی و شدید است. این پدیده برای زنان بسیار اضطراب‌آور و نگران‌کننده است. هورمون استروژن در بارداری افزایش می‌یابد، اما این هورمون بعد از زایمان ناگهان قطع می‌شود و باعث ریزش مو می‌شود. خانم‌ها معمولا این نوع از ریزش مو را به شیردهی ارتباط می‌دهند؛ اما هیچ ارتباطی بین این دو نیست. موها در اغلب موارد به حالت اول برمی‌گردد.

افزایش هورمون پرولاکتین


این هورمون از غده هیپوفیز ترشح می‌شود. این نوع از ریزش در بین بیماران زیاد متداول نیست، ولی اگر مسجل شود قابل‌درمان است.

علل تغذیه‌ای


مو دائما در حال رشد است، پس به مواد مغذی نیاز دارد. لازم به ذکر است که خوردن مواد اضافی کمکی به رشد مو نمی‌کند، ولی کمبود مواد غذایی باعث اختلال در رشد آن می‌شود. شایع‌ترین ماده مغذی که کمبود آن باعث ریزش مو می‌شود آهن است.

فقر آهن، به‌خصوص در زنان ایرانی، زیاد است. گاهی کمبود آهن بدون این‌که روی خون یا دیگر اندام‌ بدن اثر بگذارد مستقیم روی مو تاثیر می‌گذارد؛ بنابراین برای چنین بیمارانی بهتر است به جای اندازه‌گیری هموگلوبین، فریتین اندازه گرفته شود.

کمبود ویتامین‌های گروه ب نیز باعث ریزش مو می‌شوند. گاهی افراد برای جایگزین‌کردن موهای ریخته‌شده از روی یا زینک استفاده می‌کنند. باید گفت این عنصر نقش چندانی در رشد موها ندارد. چون مو ساختار پروتئینی دارد و نیاز به تغذیه متعادلی از پروتئین‌ها دارد؛ پس افرادی که رژیم لاغری شدید می‌گیرند و برای خود محدودیت غذایی ایجاد می‌کنند، دچار ریزش موی تلوژنی ناگهانی می‌شوند. رژیم غذایی باید طوری باشد که کالری کمتری به بدن برسد و کم‌کردن ماده غذایی به هیچ‌وجه توصیه نمی‌شود.

استرس


در ریزش موی تلوژنی استرس نقش اثبات‌شده‌ای دارد. استرس ممکن است روحی باشد؛ مانند آنچه در زندگی روزمره با آن مواجه هستیم. نوع دیگر استرس در اثر بروز یک بیماری مانند بیماری تب‌دار شدید یا عمل جراحی سخت ایجاد می‌شود. در این مواقع نیز شاهد ریزش مو هستیم.

ریزش موی هورمونی ـ ژنتیکی


این نوع از ریزش مو عامل هورمونی دارد. وجود هورمون مردانه در بدن زن یا مرد باعث ریزش مو می‌شود. ولی این نوع از ریزش مو در افرادی مشهود است که زمینه ژنتیکی ریزش را داشته باشند. این نوع ریزش مو معمولا از سن بلوغ شروع می‌شود و پیش‌رونده است. درمان دارویی آن هم طوری است که تا وقتی بیمار دارو مصرف می‌کند موها نمی‌ریزند و به محض قطع دارو ریزش شروع می‌شود.

منبع: جام جم

نامه یک جانباز به دوست تازه شهیدش

حاجی؛ آبادان هرچیش کم باشه، سخنرانش زیاده. فوتبالیستای خوبی هم داره که توپو تو زمین حریف و با قدرت هرچه تمامتر شوت میکنن. بهش گفتم: گناه مردم این وسط چیه که دعواهای مسؤولین تمام نشدنیه و دودش به چشم اونا میره؟!
به گزارش "بوشهرنیوز"، متن نامه بدین شرح است:

سلام حاج منصور

یه مسائلی هست که باید بهت بگم. چون تو گوش شنوا داری. آخه تو این شهر آبادان که بهش میگن «پایتخت مقاومت» تو مسؤولینش کمتر گوش شنوایی پیدا میکنی. گفتم بیام و با تو که در مقابلم دراز کشیدی درددل کنم. هرچند که...

سه روزپیش صبح خانمت زنگ زد و با حال مضطربی گفت: «حال حاجی خراب شده، به سرعت خودتو برسون.» اومدم خونه تون. دیدم بیهوش هستی و به شدّت نفس نفس میزنی. به اورژانس زنگ زدیم. خوشبختانه به سرعت اومدن و بعد از معاینه و انجام کارهای اولیّه گفتن باید به بیمارستان اعزامت کنن. تو اورژانس بیمارستان شهید بهشتی دکتر و پرستارا دورتو گرفتن و کارای درمانی مختلفی برات انجام دادن. ولی حیف که تو کُما بودی! و متوجه زحماتشون نشدی...

بعداز حدود یه ساعت (حدوداً 10صبح) دکتر اورژانس گفت: «بیمارتون باید به بخش آی سی یو منتقل بشه و سوپروایزر (معادل فارسیشو نشنیده ام!) پیگیر انتقال بیمار شماست. ولی درحال حاضر تو آبادان تخت خالی برای آی سی یو پیدا نمیشه!!» رفتم پیش سوپروایزر و گفتم: «چکار کنیم؟» گفت: «بیمارستان ما که بخش آی سی یو نداره و بیمارستان طالقانی هم جا نداره ولی من پیگیرم که از جایی براش پذیرش بگیرم.» حاج منصور! خوب شد تو کُما بودی! و حال زن و بچه هات رو که به شدّت نگران و گریان بودن، ندیدی!...

**

با خودم گفتم که باید کاری کنم. به یکی از دوستام تلفن کردم. گفت به مسؤول دفتر فلان نماینده مجلس زنگ بزن تا کار حاجی رو پیگیری کنه. منم همین کارو کردم و اون مسؤول محترم دفتر گفت: پیگیری میکنم. چند دقیقه بعد تماس گرفت و گفت: از بیمارستان شرکت نفت آبادان پذیرش گرفتم. اونا یه تخت آی سی یو رو معمولاً برای کارکنان شرکت نگه میدارن و قرارشده همین تخت رو بدن. موضوع رو به سوپروایزر اورژانس بیمارستان شهید بهشتی گفتم. با بیمارستان شرکت نفت تماس گرفت و گفت: «قبول کردن، ولی گفتن که قبل از اعزام بیمار، یکی از همراهان او به صندوق بیمارستان مراجعه کنه!!» سوپروایزر اینو هم اضافه کرد که: «در حال حاضر با توجه به وضعیّت وخیم بیمار شما، امکان انتقالش وجود نداره! و باید وضعیّتش تثبیت بشه». حال تو هم که خوب نمیشد تا بتونیم منتقلت کنیم! الآن که دارم به این مسأله فکر میکنم، متوجه میشم که خودت علیرغم اینکه تو کُما بودی، نمیخواستی به اون بیمارستان بری!!... چونکه یه بیمارستان اختصاصی برای دیگران (و نه همهء مردم شهر)، نمیتونه جای تو باشه؛ حتّی برای نجات جونت!!! آخه بچه های «امام خمینی(ره)» تا آخرین لحظه های حیاتشون هم به راه امام وفادارن...

***
شیفت اورژانس عوض شد. دکتر و پرستارای شیفت بعدی هم مثل قبلی ها، بهت رسیدگی کردن و دورت بودن. حیف حاجی تو کُما بودی! و زحمتاشون رو ندیدی.خلاصه کنم؛ ساعت یک و نیم بامداد روز بعد، سوپروایزر اورژانس شهید بهشتی گفت: «میخواهیم بیمارتون رو به بیمارستان شرکت نفت منتقل کنیم. سوپروایزر اونجا خانم... گفته قبل از اعزام بیمار!! یه نفر از همراهاش به صندوق بیمارستان مراجعه کنه!» منم رفتم بیمارستان شرکت. مسؤول محترم صندوق بهم گفت: «باید مبلغ سه میلیون تومان پول به عنوان امانی بدی تا بیمارت رو بستری کنیم!!!» پول رو دادم. بعد بهش گفتم: «این بیمار، اولاً جانباز چهل درصده؛ ثانیاً دفترچه بیمه درمانی نیروهای مسلّح با بیمه تکمیلی! هم داره؛ ثالثاً شام شهادت حضرت زهراء(س) که همه جا تعطیله، برای بیماری که باید در بخش آی سی یو بستری بشه و معلومه که وضعیّت حیاتی او خرابه، درخواست چنین پولی درسته؟!» گفت: «قانون بیمارستانه!!! اینجا مخصوص کارکنان شرکت نفته و من مأمورم و معذور!» میدونستم که اینطوری نیست. این بیمارستان به اسم کارکنان زحمتکش پالایشگاهه، ولی به کام صاحب منصبان و پولدارا. آره حاجی؛ خوب شد تو کُما بودی! و این صحنه رو ندیدی...

***

رفتم دم در بیمارستان، تو تاریکی نشستم. آخه گریه ام گرفته بود. یاد محاصرهء یکسالهء آبادان افتادم. تو شهر مونده بودی و از اون دفاع میکردی. تازه، زنت رو هم داخل محاصره آورده بودی (یه نو عروس!) دو نفری کارای فرهنگی، تبلیغی، امدادی، و... برای رزمندگان و روستاییان «جزیره مینو» انجام میدادید. چه روزای خوبی بود! کسی نمیگفت «مأمورم و معذور!!!» همه با تمام وجودشون از شهر دفاع میکردن. اگه جایی از پالایشگاه گلوله باران میشد، گارگرا و کارمنداش زخمی میشدن، تأسیساتش آتیش میگرفت، خونه های شرکت نفتی ها بمباران میشد، «همه کمک میکردن» هم شرکتی ها و هم مردم شهر. زخمیا رو نجات میدادن، جسدها رو از زیر آوار در میاوردن، پیکرهای تکّه تکّه شده رو با دقّت تمام جمع میکردن، گونی ها رو خیس میکردن و روی سرشون میکشیدن تا بتونن به  آتیش ناشی از سوختن مواد نفتی نزدیک بشن و به آتشنشانای شجاع پالایشگاه کمک کنن. اونوقتها کسی نمیگفت اینها اختصاصیه! و ادارات و خونه های شرکت نفته و به ما ربطی نداره! زنها و دخترای شهر مثل «شهیده مریم فرهانیان» به کمک پرستارای بیمارستان شرکت نفت رفته بودن و بی هیچ توقّعی و بدون دریافت حتّی یک ریال حقوق، به درمان مجروحین کمک میکردن و هیچ نمیگفتن...

***
روزهای جنگ سریع و سخت میگذشت. تمام جنگ رو تو جبهه بودی. تابستون سال61 تو عملیّات رمضان، ماشین تبلیغات سپاه آبادان رو مین رفت و تو هم با اونا بودی. رفته بودی با دوربین عکّاسی ای که توی یه کیف برزنتی کهنهء سبزرنگ همیشه همراهت بود، از صحنه های رشادت و فداکاری رزمندگان عکس بگیری تا توی تاریخ ثبت و ضبط بشه؛ و همینطور هم شد. الآن نگاتیوهای عکسای تو در «انجمن عکّاسان انقلاب و دفاع مقدّس» موجوده و مشغول آماده سازی برای انتشار یک اثر به یادماندنی...
***

سال64 تو عملیات والفجرهشت، فاو «شیمیایی» شدی؛ بازم جبهه رو ول نکردی! پنجم فروردین65 که همه به مرخصی تعطیلات عید رفته بودن، بازم تو جبهه بودی و در حال بردن فیلم برای نمایش دادن به رزمندگان تیپ زرهی 72محرم، که راننده ماشین لندکروزتون رو چپ کرد و تو جمجمه ات شکست و مغزت آسیب دید. اکثر دندونهای جلوت خورد شد و چندتا دنده و کتفت هم شکست. حیف شد که تو کُما رفتی! و زحمتای زنت رو ندیدی که با سه تا بچه کوچیک از این شهر به اون شهر، به دنبال دوا درمونت بود. تا خوب شدی و بازم به جبهه برگشتی...

چندسال بعد «حبیب احمدزاده» برام تعریف کرد:
«ما چقدر ظالم بودیم! وقتی خبر چپ شدن ماشین حاجی رو شنیدیم، دلمون هُری ریخت و گفتیم نکنه دستگاه نمایش فیلمشون هم آسیب دیده باشه... که خبر اُوردن که دستگاه سالمه و خودشون داغون شدن! یه نفس راحتی کشیدیم، آخه به جز اینا کسی نمی اومد برا رزمنده ها فیلم نمایش بده.»

بگذریم! اینها قصّه و «أَسَاطِیرُالأوَّلِین» است. اگه کسی میخواد قصّه های عجیب و غریب زندگیتو بدونه، میتونه کتاب «گنجینهء رنج» که خاطرات همسرت از اون روزهاست رو بخونه...
***
همینطور تو تاریکی نشسته بودم و منتظر که آمبولانس تو رو از بیمارستان شهید بهشتی بیاره. با خودم گفتم تو اوّلین فرصت باید تو اینترنت جستجو کنم ببینم «آی سی یو» یعنی چه؟! شاید تا حالا معنی اونو اشتباه فهمیدم. دیروز به «حامد» پسرت گفتم اینکار رو برام بکنه. آخه حالا حامد یه مرد شده، درست مثل باباش. هرکی به وبلاگ «مرد آبادانی» رجوع کنه اینو متوجّه میشه. حامد نتونست و پسر دوّمت «محمّد» اینکارو کرد. نتیجه این بود: «intensive care unit (ICU) بخش مراقبتهای ویژه از بخشهای تخصّصی در بیمارستانهایی است که خدمات مراقبتی و درمانی ویژه ارائه میدهند. در این بخش بیماران بطور لحظه ای و شبانه روزی تحت پایش (مراقبت) قرار داشته و درمانها به صورت تهاجمی و نیمه تهاجمی انجام میگیرد.» دیدم که نه! اشتباه نکرده بودم...

***

از پسرات حامد و محمّد گفتم، یاد یکی دیگه از بچه هات افتادم: «احمد» جوانی 29ساله که در برخورد اوّل با هرکسی وقتی اوّلین کلمات رو میگه، آدما تعجب میکنن که چرا یه جوون مثل یه بچه 5ساله حرف میزنه؟! آخه اونا نمیدونن سال64 وقتی جبهه بودی، یه بیمارستان تو اهواز (مثل همین بیمارستان آبادان) احمد 15روزه رو که یرقان شدید داشت به بهانه نداشتن تخت خالی!! بستری نکردن و گفتن: «ببرینش خونه!! و یه لامپ مهتابی بالای سرش روشن کنین، خوب میشه!!!» و اون طفل معصوم تو خونه، زیر نور اون لامپ مهتابی کذایی «تب کرد و تشنّج کرد» و برای همیشه یه «کودک» موند...

حاج منصور، راستی دیروز وقت کردم رفتم پیش یکی از مسؤولای بیمارستان شرکت و گفتم چرا برای پذیرش یه بیمار آی سی یویی، نصف شب، پول و... در جوابم گفت: «بنیادشهید که کاری به درمون جانبازانی که دفترچه نیروهای مسلّح دارن، نداره! خود خدمات درمانی نیروهای مسلّح هم وقتی هزینهء بیماراشونو طبق تعرفه دولتی براشون میفرستیم، همهء پول رو پرداخت نمیکنن؛ بودجهء فلان میلیاردی بیمارستان هم کفاف خرجشو نمیده؛ اگه ما این پولا رو نگیریم، همین بخش آی سی یو رو هم باید تعطیل کنیم.» و ادامه داد: «دانشگاه علوم پزشکی آبادان هیچ کمکی به ما نمیکنه؛ و در رتبه بندی بیمارستانها، رتبه خوبی به ما نمیده، در حالی که وقتی به ردهء بالاشون گزارش میدن، امکانات بیمارستان ما (تعداد تختها، اتاقهای عمل، بخشهای مختلف مراقبتی و تخصصی، آمبولانسهای مجهّز، اورژانس و ...) رو جزو امکانات درمانی شهر گزارش میکنن و پُزش رو میدن!! و نونشو میخورن» و گفت و گفت و گفت...

حاجی؛ آبادان هرچیش کم باشه، سخنرانش زیاده. فوتبالیستای خوبی هم داره که توپو تو زمین حریف و با قدرت هرچه تمامتر شوت میکنن. بهش گفتم: گناه مردم این وسط چیه که دعواهای مسؤولین تمام نشدنیه و دودش به چشم اونا میره؟! حاج منصور، خوب میدونی که آبادان از نظر جغرافیایی بهش میگن «جزیره» ولی مسؤولین، اونو تبدیل کردن به «مجمع الجزایر»؛ هرچند نفر دور یه نفر! بکِش تا بکِشیم!...
***
حاج منصور؛ سرتو درد اُوردم. باید برم. آخه به کاروان راهیان نور از کرج اومده گلزارشهدای آبادان و یادمان 177شهید گمنام شهر. باید براشون روایت این شهر و یکسال محاصره و هشت سال زیر آتیش مستقیم توپخانه ها و بمباران هواپیماها رو بگم. از مقاومت مردم و رزمنده ها، دفن شبانه شهداء، از مهاجرین مظلوم جنگ تحمیلی، مصائب اونا و ...

حاجی لباستو میخوام مرتّب کنم و برم؛ چون آبادانیا باید ظاهرشون خوب باشه! کمبودای مختلف، مشکلات عدیده، بیکاری، آب شور و ... هم مهم نیست! مهم اینه که مسؤولین، ایّام عید مهمون دارن و شهر، باید  گل و بلبل و سنبل به نظر برسه!! قبلاً تو راوی بودی و حالا باید یکی دیگه راهتو ادامه بده. پرچم جمهوری اسلامی روی قبرتو میبوسم و اونو مرتّب میکنم. دعا کن ما هم وفادار به راه شهداء بمونیم و پُست و مقام «غافل و پَست»مان نکنه...
از طرف سعید سیّاح طاهری به دوست تازه شهیدش

جانباز سرافراز «حاج منصور عطشانی»
حبیب احمدزاده نوشت: این نامه را حاج سعید نوشته بود از سر دلتنگی و به حامد ، پسر دوست تازه شهید مان  سپرده بود تا او بخواند تا شاید کمی هم خودش ارام بگیرد.... حامد که نامه را برایم فرستاد من ظالم هم  گفتم به عنوان کفاره شوخی‌ام چرا نباید چاپ شود  ...... دلیل چاپ فقط همین است ، همین .... روح حاج منصور شاد

منبع: تسنیم

چکار کنیم لاغر شویم؟

در صورت امکان، حدود یک ساعت بعد از شام، برای پیاده روی سبک با اعضای خانواده به نزدیک ترین پارک محل سکونتتان بروید. در صورت احساس گرسنگی، حدود یک ساعت قبل از خواب یک میوه یا نصف لیوان شیر کم چرب ولرم یا نصف پیمانه ماست کم چرب میل کنید.
به گزارش "بوشهرنیوز" خیلی از افراد بعد از گذراندن تعطیلات به دلیل خوردن و خوابیدن زیاد، وزنشان چند کیلو افزایش می‌یابد. هر چند که معمولا وزن بعد از تعطیلات بیشتر از ٣ تا ٤ کیلو نیست اما بیشتر کسانی که دچار این اضافه وزن شده‌اند، ترجیح می‌دهند خیلی سریع وزنشان را پایین بیاورند و به اندام و وزن سابق خود برسند.

توصیه‌هایی برای کاهش وزن سریع بعد از تعطیلات داریم که البته به کار بستن آن‌ها بدون نظر متخصصان تغذیه برای کاهش وزن‌های بالا (بیش از ۴ کیلوگرم) پیشنهاد نمی‌شود.

1. اگر از خانه تا محل کارتان بیش از 20 دقیقه راه نیست، این مسیر را حداقل 20 روز پیاده بروید و برگردید.

2. اگر فاصله منزل تا محل کارتان زیاد است حداقل 3 هفته تا حوالی محل کار را با تاکسی، اتوبوس و مترو بروید و حدود 20- 15 دقیقه از مسیر را پیاده طی کنید.

3. صبحانه حدود یک کف دست نان سبوس‌دار و یک تکه پنیر کم نمک و کم چرب با یک لیوان شیر کم چرب و 2 خرما یا فقط یک تخم مرغ آب‌پز میل کنید.

4. یک میوه به عنوان میان وعده صبح انتخاب کنید. اگر این میوه سیب باشد، بهتر است آن را با پوست بخورید تا فیبر بیشتری دریافت کنید. اگر صبحانه شیر نخورده‌اید می‌توانید یک لیوان شیر کم چرب یا نصف بیسکویت سبوس‌دار هم میل کنید.

5. قبل از اینکه ناهار بخورید، یک لیوان سبزی‌جات بخارپز (مانند هویج، کلم بروکلی و لوبیا سبز) یا 2 لیوان سالاد سبزی‌های خام (مانند کاهو، کلم، خیار، گوجه فرنگی، هویج، جعفری و گشنیز) به همراه کمی آبلیمو و یک قاشق مرباخوری روغن زیتون میل کنید.

6. حدود 8 - 6 قاشق غذاخوری برنج یا دو کف دست نان سبوس‌دار با یک لیوان ماکارونی پخته برای ناهارتان کافی است.

7. به عنوان خورش در وعده ناهار می‌توانید انواع گوشت‌های کم چرب را به اندازه 250- 200 گرم انتخاب کنید مثلا سینه مرغ، گوشت گوساله، گوشت بوقلمون، گوشت شتر مرغ یا حتی ماهی و میگو.

8. انواع خوراک‌ها و خورش‌های سنتی مانند قیمه، قورمه سبزی، کرفس یا بادمجان هم به شرطی که خیلی پرچرب نباشند می‌توانند به اندازه یک پیاله در وعده ناهار به جای گوشت خالص گنجانده شوند.

9. بهتر است تا می‌توانید در این رژیم یک ماهه از غذاهای آبپز یا بخارپز استفاده کنید مثلا گوشت‌ها را به جای سرخ کردن با آب یا بخار آب بپزید یا ماهی و میگو را به جای سرخ کردن روی برنج در حال دم بگذارید تا پخته شود.

10. به مدت یک ماه دور مصرف غذاهای سرخ کردنی مانند سیب زمینی سرخ کرده، مرغ و ماهی سوخاری یا حتی ته دیگ را خط بکشید.

11. تغذیه سالم شرط داشتن زندگی سالم است. پس باید نه تنها در طول دوران رژیم، بلکه در تمام سال، آب ساده یا دوغ کم نمک را جایگزین نوشیدنی‌های شیرین و نوشابه‌های گازدار کنید.

12. به عنوان عصرانه می‌توانید یک لیوان شیر کم چرب و 2 خرما یا یک بیسکویت سبوس‌دار با یک پیاله ماست کم چرب با تکه‌های میوه یا دو میوه متوسط میل کنید. چای، قهوه یا نسکافه به همراه 2 بیسکویت سبوس دار هم می‌تواند برای عصرانه مناسب باشد.

13. در تمام طول مدت این رژیم، مصرف گوجه فرنگی، خیار، کاهو، چای و قهوه تلخ به میزان دلخواه، آزاد است. این خوراکی‌های کم یا بدون کالری می‌توانند جلوی اشتها یا وسوسه به خوردن تنقلات پرکالری را بگیرند.

14. در طول مدت رژیم می‌توانید به جای قند یا شکر، 3-2 توت خشک یا کشمش بخورید.

15. قید رفتن به رستوران و خوردن فست‌فودهای چرب و پرکالری و سرشار از سس و پنیر پیتزا را بزنید. برای اینکه در محل کارتان وسوسه نشوید که غذا از بیرون سفارش دهید، هر شب مقداری غذای خانگی برای ناهار فردای خود کنار بگذارید.

16. به جای خوردن کیک و کلوچه در محل کار، چند میوه یا سبزی کم کالری با خود داشته باشید.

17. غذایی ساده و سبک را برای شام انتخاب کنید. یک بشقاب سالاد سبزی‌های مختلف که با یک پیاله ماست کم چرب مخلوط شده است با یک برش کوچک نان سبوس‌دار و کمی خورش یا گوشت بخارپز، می‌تواند برای شام مناسب باشد. نان و پنیر و گردو با یک لیوان شیر کم چرب و 4 خرما هم شام کاملی محسوب می‌شود.

18. بهتر است شام را حدود ساعت 8 شب میل کنید.

19. در صورت امکان، حدود یک ساعت بعد از شام، برای پیاده روی سبک با اعضای خانواده به نزدیک ترین پارک محل سکونتتان بروید.

20. در صورت احساس گرسنگی، حدود یک ساعت قبل از خواب یک میوه یا نصف لیوان شیر کم چرب ولرم یا نصف پیمانه ماست کم چرب میل کنید.

21. حداقل روزی 8-7 ساعت بخوابید. احساس خستگی و خواب آلودگی می‌تواند شما را به سمت خوردن خوراکی‌های چرب و پرکالری بکشاند.

22. هر 3-2 روز یکبار می‌توانید یک بستنی خامه‌ای کوچک را هم به عنوان عصرانه در برنامه غذایی خودتان داشته باشید.

23. در مصرف چربی‌های آشکار مانند انواع روغن، حد اعتدال را رعایت کنید. همه روغن‌ها انرژی یکسانی دارند و دلیل اینکه متخصصان تغذیه مصرف روغن‌های مایع را نسبت به جامد توصیه می‌کنند، اثر سلامت‌بخشی متفاوت آنهاست. پس چه یک قاشق روغن زیتون بخورید و چه یک قاشق روغن حیوانی، کالری دریافتی‌تان تفاوتی نخواهد کرد.

24. در صورت امکان، روزی 15 دقیقه ورزش کنید. ورزش به هر نوع فعالیتی گفته می‌شود که ضربان قلب و تنفس را بالا ببرد تا جایی که بعد از متوقف کردن آن به نفس نفس بیفتید و نتوانید درست صحبت کنید. بنابراین پیاده روی و خرید و کار خانه ورزش محسوب نمی‌شود.

25. همه افراد، چه آن‌هایی که رژیم دارند و چه آن‌هایی که ندارند، باید حداقل روزی 150 گرم قند به بدنشان برسانند تا بدن برای به دست آوردن انرژی آن را بسوزاند . اگر این مقدار قند در بدن وجود نداشته باشد، شروع می‌کند به تامین انرژی از منبع دیگری مانند عضلات. میوه‌ها، خرما، عسل، توت خشک، انجیر خشک، کشمش و مویز قندهای مفیدی دارند و می‌توانید آن‌ها را در رژیم غذایی‌تان بگنجانید.

منبع: همشهری

برای مقابله با دیابت تخم مرغ بخورید

در این بررسی عادات غذایی 2332 مرد 42 تا 60 سال در دهه 1980 مورد مطالعه قرار گرفت و دو دهه بعد مشخص شد 432 نفر از آنان به بیماری دیابت نوع دو مبتلا شده‌اند.
به گزارش "بوشهرنیوز" متخصصان سلامت به تازگی ادعا کرده‌اند که خوردن چهار تخم مرغ در هفته خطر ابتلا به دیابت نوع دو را کاهش می‌دهد.

کارشناسان با بیان اینکه این اولین بررسی در مورد فوائد مصرف تخم مرغ در کاهش خطر ابتلا به دیابت نوع دو بوده، اظهار داشتند: مصرف منظم این ماده غذایی می‌تواند نشانه‌ای از یک سبک زندگی سالم‌تر باشد و خطر ابتلا به دیابت نوع دو را تا یک سوم کاهش می‌دهد.

متخصصان علوم پزشکی دانشگاه فنلاند شرقی به بررسی تاثیر مصرف تخم مرغ در کاهش احتمال ابتلا به دیابت نوع دو پرداختند و این در حالی است که کارشناسان پیش‌تر مصرف خوراکی‌هایی همچون تخم مرغ را که حاوی میزان فراوانی کلسترول هستند به عنوان عامل افزاینده خطر ابتلا به این بیماری فرض کرده بودند.

در این بررسی عادات غذایی 2332 مرد 42 تا 60 سال در دهه 1980 مورد مطالعه قرار گرفت و دو دهه بعد مشخص شد 432 نفر از آنان به بیماری دیابت نوع دو مبتلا شده‌اند.

نتایج به دست آمده حاکی از آن است که مصرف تخم مرغ نه تنها کاهش خطر ابتلا به دیابت نوع دو را به همراه دارد بلکه سطح گلوکز خون را نیز پایین می‌آورد. در این مطالعه مشخص شد مردانی که در هفته حدود چهار عدد تخم مرغ مصرف کرده‌اند 37 درصد کمتر نسبت به مردانی که تنها یک عدد تخم مرغ در هفته مصرف کرده‌اند در معرض ابتلا به این عارضه هستند.

به گزارش روزنامه دیلی‌میل، همچنین این ارتباط پس از در نظر گرفتن فاکتورهای دیگری همچون ورزش کردن، کنار گذاشتن سیگار، کنترل وزن بدن و مصرف میوه و سبزی به قوت خود باقی بود.

منبع: ایسنا